میگ میگ ...من اومدم!-سلام،بارانم تنها گل زندگیه رامبد ، علاقه ای به نوشتن نداشتم اماخب مگه میشه هسملیم چیزی بخواد و نه بگم.
اینکه چطو آشناشدیمو...نفسم داره میگه؛گرچه هیچ نوشته ای نمیتونه احساس مارو بیان کنه...
احساسی که من و رامبدو نزدیکه دوساله باتمام سختیاش کنارهم نگه داشته وروز به روزبیشتر همدیگه رو دوست داریم
رامبد یه مرد واقعیه،یکی که میشه بهش تکیه کرد بهش اعتمادکردو...
خداروشکرکردم ، همیشه که رامبد رو تو مسبرزندگیم گذاشت تا خیلی چیزا ازش یادبگیرم :
مهربونی،عشق،وفاداری،سادگی ،صمیمیت
رامبد برامن قابل توصیف نیست
به خودش هیچوقت نگفتم اما الان میگم که بدونه،خیلی روح بزرگی داره رامبدم.
بودن کسی توزندگی ،کسی که میدونی بی دلیل دوست داره با ارزش ترین هدیه ای که خدا میتونه به هرکس بده...
دوستت دارم مهربونم